۱۳۸۶ مرداد ۲, سه‌شنبه

قرارداد

در متن صبح، اتوبوس مي‌ايستد.


جماعت با تكيه بر ادعيه و ناقوس ، جايي كنار نزديكترين خط عابر مي‌ايستند.


زان ميان - مثل هميشه- تنها يك نفر تنه خوران و مغروق به درون خالي خطوط سفيد پرتاب مي‌شود.

آزمايش : صدا؟ ضبط : نظرتان درباره‌ي جلوگيري از گرما زدگي ؟

۱ نظر:

chista گفت...

مرسي عزيزم . خيلي خوبه كه هرروز صبح اولين صفحه اي كه باز ميكنم وبلاگ توئه .فقط كاش بيشتر وقت براي نوشتن داشتي....