زندهگی چهقدر بازی دارد پسرم
- میدانم
اگر گیتارها از خیابان بگذرند
اگر ترانهها از میخانهها سرریز شوند
اگر سدها نترکند از دلتنگی
اگر سرناها ننوازند به مویه
اگر رقص سهپا
اگر زندان سکندر...
بار دیگر از تختِ سلیمان به زیر میآیيم
از گردهی آلمانها با هم میگذریم
و مه از درهی سههزار بالا ميآيد
این راههای بیسوار؟
از چالههاي آفتاب صدايت را نميشنوم
آنژيويِ عشق مگر ...
۱ نظر:
این سبزی بی نهایت سرچشمه اش کجاست روح بزرگ کلاردشت ...
داودی
ارسال یک نظر