زنجرهاي كه شب بارانيِ آيش بر گياهي بينام خم شده بود را به ياد ميآورمو سختيِ چهرهي سنگ راهنگام كه بر تختِ روانام ميبرند.
عزيزم. كوتاه و تكاندهنده و سرد از تلخي مرگ نوشتي ودلم را لرزاندي .
آخه ... چه تصوير غم انگيزي منو ياد فروغ انداختال هام
ارسال یک نظر
۲ نظر:
عزيزم. كوتاه و تكاندهنده و سرد از تلخي مرگ نوشتي ودلم را لرزاندي .
آخه ... چه تصوير غم انگيزي منو ياد فروغ انداخت
ال هام
ارسال یک نظر