چه آشناست این جاده
این نوای خواب زده که روسپیانِ افسون را به درون چاهِ شغاد کشانده است
- افسوس-
مرگ در مدخلِ ميمِ فردوسي
و فراموشیِ فراموش شده در قنداقـ پيچِ زعفران
گلنگدنِ خشمِ گلمحمد
گلويِ گلوله كه سوراخ ميشود ...
فريادِ مرمي
***
ماهی که فرود میآید
در لرزهیِ استکانِ عرقام
که فرو میریزد
و تندبادی که درمیگیرد
از نیشابور
تا هق هقِ بیهق
تا هق هقِ بيهق.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر