۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

خراسان

چه آشناست این جاده

این نوای خواب زده که روسپیانِ افسون را به درون چاهِ شغاد کشانده است

- افسوس-

مرگ در مدخلِ ميمِ فردوسي

و فراموشیِ فراموش شده در قنداق‌‌ـ پيچِ زعفران



گلنگدنِ خشمِ گل‌محمد

گلويِ گلوله كه سوراخ مي‌شود ...

فريادِ مرمي

***

ماهی که فرود می‌آید

در لرزه‌یِ استکانِ عرق‌ام

که فرو می‌ریزد

و تندبادی که در‌می‌گیرد

از نیشابور

تا هق هقِ بیهق

تا هق هقِ‌ بيهق.

هیچ نظری موجود نیست: