۱۳۸۶ بهمن ۳۰, سه‌شنبه

لعل فام

در خانه‌ای خاموش

هم چو همه‌ی خاموشان ذهنِ جاده

گواهی به همه زمان هایی که نرفته؛ نخواسته نشسته‌ام بر کنده‌ی پیرِ درختِ گیلاس

و زمان

زبان قلب‌ام را نمی‌نشیند:

کافی و سیگار

و كو مشروبی تا بغلتاند سنگینیِ سنگ‌ها را درپلکِ چشمه‌ی خون‌ام.

هیچ نظری موجود نیست: