۱۳۸۶ بهمن ۲۴, چهارشنبه

فردا

در آتش‌بازيِ دريغ و آتش

مرده‌اند

در ميانه‌ي جنگي پوچ

در ميانه‌ي توران و ايران

به دو نيم قرص مي‌ماند

به دو نيم قرصِ ماه مي‌ماند: زابلِ تهمينه

كه كشتنِ هر بدراَش هميشه ناتمام است:

تو بخوان مرگ، تو بنگار درود، تو درو كن قدرت.

گورستان با چاله‌هاي از پيش آماده

در تدارك بهشت

قرباني مي‌خواهد

تو بگو دوزخ، تو بخوان سرودِ فتح، تو درو كن خرمنِ خون.

خيام كو با رقص پياله‌ها در مجمر اسفند ؟

هیچ نظری موجود نیست: