۱۳۸۶ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

و

در حضورِ تاريكي و شبِ نو

در محضرِ مباركِ شما و مرگِ نورس

و تيررسِ تيرِ سَبُك‌پَرِ چشم‌اش

كه مي‌گريزد و گرفتار مي‌كند

دو خَمِ ابروي بالافكنده‌اش و نازك‌دليِ هوش‌برافكن‌ش و چرخشِ دامن‌اَش كه چون اف16 مي‌چرخد و مي‌لغزد ميانِ موزيكِ ملايم در اندرونيِِ قاجار

و پُرشور سري كه در باغِ شاه

مي‌ميرد

مي‌ميرد.

هیچ نظری موجود نیست: